شرط پذيرش توبه
الف) انجام گناه از روی نادانی:
يكي از شرائط پذيرش توبه آن است كه انجام گناه از روی نادانی صورت گرفته باشد. خداوند در قرآن کریم مىفرمايد: «إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً»؛ (پذيرش توبه از سوي خدا تنها براى كساني است كه كار بد را از روى جهالت انجام مىدهند سپس زود توبه ميكنند، خداوند توبه چنين اشخاصي را ميپذرید و خدا دانا و حكيم است.)
در مورد معنای «جهالت و ناآگاهي» مورد اشارهی آیه، ديدگاههاي متفاوتی مطرح شده است که به چند مورد از آنها اشاره میکنیم:
1- برخی از مفسّرین همچون جبائی، منظور جهالت در آیه را این میداند که شخص گناهکار از معصیت بودن كار خود ناآگاه است و لذا گناه را ندانسته مرتكب ميشود. به همین جهت است که به پندار باطل خود، برای کردار و عمل گناه خود توجیهاتی به عمل میآورد و بافتههايي ميبافند تا كارش را نيك جلوه دهد، يا از ميزان زشتي آن بكاهد. این دیدگاه توسّط برخی دیگر از مفسرین همچون رمانی نقد شده است.
2 – برخي دیگر از مفسرین انجام گناه از روی جهالت را به معنای جهل نسبت به عواقب آن دانسته و بیان کردهاند که فرد گناهکار به عمق و ماهيت كيفري كه در ارتكاب گناه و معصیتشان است بخوبي پي نبرده است.
3- گروهي از مفسرّین بر این باورند که این شرط یعنی انجام از روی نادانی شرط عامی است که شامل همهی گناهان میشود؛ چراکه هر گناهي كه از انسان سرميزند، درحقيقت از روي ناداني است؛ چرا كه اين آفت جهل است كه انسان را از حق دور نگه ميدارد، گناه و زشتي را در نظرش ميآرايد و او را جهت ارتكاب آن وسوسه ميكند. در روايتی از أبى عمرو زبيرى از امام صادق(عليه السلام) دربارهی معنای جهل در این آیه سؤال شد. حضرت در پاسخ فرمودند: «هر گناهي كه انسان مرتكب مي شود، اگرچه عالم باشد، هنگامي كه خداوند را معصيت مي كند، نادان است و دچار آفت و غفلت است»
همچنین خداوند در مورد گناه برادران يوسف از زبان آن پيامبر بزرگوار الهی نقل ميكند كه «قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُون»؛ (و گفت آيا دانستيد آنگاه كه نادان بوديد با يوسف و برادرش چه كرديد؟)
4- برخی دیگر از مفسّرین «بجهاله» در اين آيه را به معنای انجام گناهان در اثر طغيان غرايز و تسلط هوسهاى سركش و چيره شدن آنها بر نيروى عقل و ايمان دانستهاند؛ چراکه در اين حالت اگرچه علم و دانش انسان آلوده به گناه از بين نمىرود، اما تحت تأثير آن غرائز سركش قرار گرفته و عملاً بى اثر مىگردد، و هنگامى كه علم اثر خود را از دست داد، عملاً با جهل و نادانى برابر خواهد بود. پس هر كس از روی هواى نفس و در نتیجهی شهوت و غضب مرتكب اين گناهان و اعمال زشت شود، در حقيقت، واقعيت امر بر او پوشيده مانده و از این جهت در جهل به سر میبرد. ولى اگر گناه بر اثر چنين جهالتى نباشد، بلكه از روى انكار حكم پروردگار و عناد و دشمنى انجام گيرد، چنين گناهى حكايت از كفر مىكند و به همين جهت توبه آن شخص قبول نيست مگر اين كه از اين حالت بازگردد و دست از عناد و انكار بشويد.
در تأیید این دیدگاه میتوان به کلام امام سجاد(عليه السلام) اشاره کرده که خطاب به پروردگار فرموده است: «اِلهى لم اَعْصِكَ حِينَ عَصَيتُكَ و اَنَا بِرُبُوبِيَّتِكَ جاحٍدٌ و لا بأمرك مُسْتَخِفٌ و لا لِعُقُوبَتِكَ مُتعَرِّضٌ و لا لِوَعِيدِكَ مُتهاوِنٌ لَكِنْ خَطِيئةٌ عَرَضَتْ و سَوَّلَتْ لى نفسى و غَلَبَنِى هَوَاىَ»؛ (خداى من! هنگامى كه به معصيت تو پرداختم، نه از روي انكار ربوبيت تو به گناه اقدام كردم و نه به خاطر خفيف شمردن امر تو و نه از آن جهت که مجازات تو را كم اهميت گرفتم و نسبت به آن بى اعتنا بودم و نه وعده كيفرت را سبك شمردم، بلكه خطايى بود كه در برابر من قرار گرفت و نفس اماره، حق را بر من مشتبه كرد و هوى و هوس بر من چيره شد.)
ب) نزدیک بودن زمان توبه
يكى ديگر از اموری که راه پذیرش توبه را هموار میسازد، زمان مناسب برای توبه است. خداوند در ادامهی آیهایکه که در بالا به آن اشاره شد ميفرمايد: «ثم يتوبون من قريب»؛ یعنی اشخاص گناهکاریکه پس از انجام گناه سریعاً توبه میکنند.
درباره معناى قريب (زمان نزديك)، در ميان مفسران دیدگاههای متفاوتی مطرح شده است که میتوان آنها را در دو دسته جای داد:
1) بعضي از مفسرّین زمان قریب را پیش از مرگ میدانند و معتقدند توبه پيش از مرگ باید باشد.
در تأیید این دیدگاه میتوان به آیه اشاره کرد. خداوند در سورهی نساء میفرماید: «وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ»؛ (توبه براي كساني نیست كه كار بدی را انجام ميدهند [وتوبه نمیکنند] تا اینکه وقتی مرگ یکی از آنها فرارسید ميگويد الآن توبه كردم)
طبرسي نیز در مجمع البيان مینویسد: جملهی «ثم يتوبون من قريب» نشانگر آن است كه گناهكار باید پيش از مرگ توبه كند؛ چراکه از ديدگاه قرآن، مرگ هميشه به انسان نزديك است. لذا زمان انجام توبه در حال صحت و سلامت و پيش از بيماري و مرگ است. مرحوم علامه طباطبایی نیز با پذیرش این قول، زمان مرگ را به ظهور نشانههای آن دانسته است و «یتوبون من قریب» را به معناى توبه کردن قبل از آشكارشدن نشانههاى مرگ مىگيرند و آيهی بعد یعنی «وليست التوبه للذین ... قال انّى تبت الان» را بعنوان شاهد این مطلب ميدانند.
همچنین از پيامبر گرامي اسلام روايت شده است كه آن حضرت فرمودند: كسي كه يك سال پيش از مرگ توبه كند، خداوند او را مي آمرزد، آنگاه فرمود: يك سال زياد است كسي كه يك ماه پيش از فرارسيدن مرگ توبه كند، خدا او را مي آمرزد. سپس فرمود: يك ماه هم زياد است، اگر كسي يك روز پيش از مرگ توبه كند، خدا توبه اش را مي پذيرد. و او در پي آن فرمود: يك روز نيز زياد است، اگر كسي يك ساعت پيش از مرگ توبه كند، توبهاش پذيرفته ميشود و سرانجام فرمود: آن هم زياد است، اگر كسي در آخرين نفس، خالصانه روي توبه به بارگاه خدا آورد و با همه وجود و اخلاص آمرزش بخواهد، خداي مهربان او را مي بخشد.
در روایتی دیگر از وجود مقدّس آنحضرت نقل شد است که وقتي شيطان از آسمان رانده شد، گفت: پروردگارا به شكوه و شكست ناپذيريات سوگند كه تا روح در بدن فرزندان آدم است، از آنان دست برنخواهم داشت. در برابر اين سخن شيطان ندا آمد: به اقتدار و شكوه و بزرگي ام سوگند كه در توبه را به روي آنان نميبندم و تا دم مرگ توبه آنان را مي پذیرم.
2) بعضى ديگر از مفسرّین «یتوبون من قریب» را به معناى زمان نزديك به گناه گرفتهاند، يعنى شخص گنهکار باید به زودى از كار خود پشيمان شده و به سوى خدا بازگردد، زيرا توبهی كامل آن است كه آثار و رسوبات گناه را به طور كلى از روح و جان انسان بشويد و كمترين اثرى از آن در دل باقى نماند و اين در صورتى ممكن است كه در فاصله نزديكى قبل از آنكه گناه در وجود انسان ريشه دار شود و به شكل طبيعت ثانوى در آيد از آن پشيمان شود، در غير اين صورت غالبا اثرات گناه در زواياى قلب و جان انسان باقى خواهد ماند، پس توبه كامل توبهاى است كه به زودى انجام پذيرد و كلمه (قريب ) از نظر لغت و فهم عرف ، نيز با اين معنى مناسبتر است.
برخی علماي اخلاق نیز توصیه میکنند که بهتر است وقت توبه نزديك زمان خطا باشد، به طوري كه پس از انجام گناه سریعاً پيشمان شود و سعی در محور آثار آن کند، پيش از آنكه زنگار گناه بردل بنشيند و انباشته گردد و ديگر محوپذير نباشد
http://intjz.net