loading...
مذهبی-دینی
آخرین ارسال های انجمن
امیرحسین مدنی بازدید : 420 شنبه 04 خرداد 1392 نظرات (0)
نکته و پاسخی کوتاه و خواندنی!!!!!!!!!!حتماً بخوانید

بسم الله الرّحمن الرّحیم



معناى انتظار امام زمان(عج) چیست؟

آیا به معناى سكوت و بى‏ تفاوتى در برابر ظلم و فساد است؟


پاسخ:

ما هر شب منتظر طلوع خورشید فردا هستیم، امّا معناى انتظار خورشید آن نیست كه دست روى دست بگذاریم و تا صبح در تاریكى به سر بریم، بلكه هر كس اتاق خود را روشن مى‏كند.

ما در زمستان منتظر فرارسیدن تابستان هستیم، ولى انتظار تابستان به آن معنا نیست كه در زمستان بلرزیم و اتاق خود را گرم نكنیم.

در زمان غیبت امام زمان علیه السلام نیز باید به مقدار توانِ خود با ظلم مبارزه كنیم و در صدد اصلاح خود و جامعه برآییم. در روایات مى‏خوانیم: «أفضلُ الاعمال اِنتظارُ الفَرج»(بحار، ج 75، ص 208.) بهترین عمل، انتظار آمدن حضرت مهدى علیه السلام است.

بر اساس این حدیث، انتظار، حالت نیست، بلكه عمل است: «افضل الاعمال» بنابراین، منتظران واقعى باید اهل‏عمل باشند. منتظران مصلِح باید خود صالح باشند، كسى كه منتظر مهمان است در خانه آرام نمى‏نشیند

منبع:المصباح
.

وظیفه مردم در زمان غیبت، خودسازى و امر به معروف و دعوت به حق و آگاه سازى دیگران است
امیرحسین مدنی بازدید : 426 یکشنبه 04 فروردین 1392 نظرات (0)

علمای شیعه در مورد رجعت اتفاق نظر دارند؟

رجعت

بی‌تردید شیعه به رجعت اعتقاد دارد؛ زیرا همه دانشمندان بزرگ این مکتب، اعتقاد به رجعت را از ویژگی‌های پیروان امامان معصوم بر شمرده‌اند، تا بدانجا که پیروی از مذهب تشیع و اعتقاد به رجعت متلازم یکدیگر بوده و برخی از یاران و پرورش‌یافتگان مکتب اهل بیت با همین صفت معرفی شده و خرده‌گیران بر شیعه نیز همین اعتقاد را وسیله نکوهش و مخالفت خویش قرار داده‌اند. علامه مجلسی بیش از پنجاه تن از عالمان شیعه را نام می‌برد که اصل رجعت را پذیرفته و روایات مربوط به آن را در کتب خویش آورده‌اند. هم او می‌نویسد: «اعتقاد به رجعت در تمام دوره‌ها مورد اجماع فرقه شیعه بوده و چون خورشید بر تارک آسمان می‌درخشد و کسی را یاری انکار آن نیست».(1)

شیخ صدوق در کتاب اعتقادات می‌گوید: «عقیده ما درباره رجعت این است که این رویداد، قطعاً‌ به وقوع می‌پیوندد».(2)

شیخ مفید عقیده به رجعت را از ویژگی‌های پیروان خاندان رسالت می‌داند.(3) سید مرتضی معتقد به اجماع شیعه درباره رجعت است و می‌گوید‌: «پیروان این مذهب در این باره کمترین اختلافی ندارند».(4) شیخ حر عاملی می‌نویسد: «فزونی نویسندگانی که روایات مربوط به رجعت را در کتب مستقل یا غیرمستقل گرد آورده‌اند و تعداد آنها از هفتاد کتاب تجاوز می‌کند، دلیل بر قطعی‌ بودن اعتقاد به رجعت از دیدگاه شیعه است.(5)

شیخ طوسی در تفسیر تبیان(6) و امین‌الدین طبرسی در مجمع‌البیان(7) و دیگر مفسران بزرگ شیعه درباره رجعت سخن گفته‌اند و بنا به نوشته صاحب کتاب «الایقاظ من الهجعة» صحت رجعت از نظر شیعیان امری مسلم، قطعی و انکارناپذیر بوده و بیشتر دانشمندان یا همه آنان این واقعیت را پذیرفته‌اند.(8)

بنابراین می‌توان گفت که اصل رجعت از دیدگاه عالمان بزرگ شیعه، امری مسلم و قطعی بوده و با توجه به روایات بسیاری که از پیشوایان معصوم رسیده است، تردیدی در تحقق رجعت باقی نمی‌ماند

شیخ صدوق در کتاب «صفات‌الشیعه»، اعتقاد به رجعت را از مشخصات پیروان این مکتب برشمرده و حدیثی را از امام ششم، حضرت صادق در این رابطه نقل می‌نماید.(9)

بنابراین می‌توان گفت که اصل رجعت از دیدگاه عالمان بزرگ شیعه، امری مسلم و قطعی بوده و با توجه به روایات بسیاری که از پیشوایان معصوم رسیده است، تردیدی در تحقق رجعت باقی نمی‌ماند. علامه مجلسی می‌نویسد: «کسی که حقانیت ائمه اطهار، را باور کرده است، چگونه می‌تواند درباره مسأله متواتری که از آنان نقل شده و نزدیک به دویست روایت صریح در این زمینه رسیده و بیش از چهل تن از ثقات و عالمان شیعه آنها را در کتب خود آورده‌اند، شک داشته و این عقیده را با دیده تردید بنگرد؟… راستی اگر مسأله‌ای از این قبیل را نتوان از متواترات دانست، پس در کدامین موضوع می‌توان ادعای تواتر کرد؟»(10)

شیخ حر عاملی روایات رجعت را فزون از شمار دانسته و قائل به تواتر معنوی اخبار وارده است.(11)

ناگفته نماند که این سخن بدین معنی نیست که از دیدگاه عقاید شیعی، اصل رجعت در شمار اصول دین بوده و هم پایه اعتقاد به توحید، نبوت و معاد است، بلکه بسان بسیاری از ضروریات دینی یا رویدادهای تاریخی انکارناپذیر، از مسلمات قطعی محسوب می‌گردد.


پی‌نوشت‌ها:

1. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج53، صص122ـ144.

2. اعتقادات صدوق، به نقل از: بحارالانوار، ج53، ص128.

3. همان، ص136.

4. همان، ص139.

5. الایقاظ من الهجعة فی‌البرهان علی الرجعة، شیخ حر عاملی، باب دوم.

6. تبیان، شیخ طوسی، ‌ج8، ص120.

7. مجمع‌البیان، طبرسی، ج4، ص235.

8. الایقاظ من الهجعة فی البرهان علی الرجعة، شیخ حر عاملی، باب دوم، دلیل پنجم.

9. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج53، ص121.

10. همان، ‌صص122ـ144.

11. الایقاظ من الهجعة فی‌البرهان علی الرجعة، باب دوم، دلیل سوم.




منبع: پرتال جامع مهدویت

امیرحسین مدنی بازدید : 451 یکشنبه 04 فروردین 1392 نظرات (0)

چه کسانی از قبر برانگیخته می شوند؟

رجعت
چه کسانی در هنگام قیام امام زمان(عج) از قبر خود برانگیخته می‌شوند؟

کسانی که در دوران حکومت امام زمان(عج) به دنیا باز خواهند گشت، یا به اصطلاح رجعت خواهند نمود، به دو صورت معرفی شده‌اند:

1. در روایات آمده است افرادی که در زمان ظهور زنده خواهند شد، صفات خاصی دارند.

امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند: «رجعت عمومی نیست، و تنها کسانی برمی‌گردند که ایمان خالص دارند یا مشرک محض هستند».(1)

پیامبر (صلی الله علیه و آله) به حضرت سلمان فرمود: «ای سلمان تو و امثال تو و هر کسی که ولایت ائمه(علیهم السلام) را با شناختی حقیقی بپذیرد، آن دوران را درک می‌کند». و در ادامه فرمودند: «هر کسی از ما اهل‌بیت باشد (ما را بشناسد، به ما اقتدا کند، ولایت ما را بپذیرد و از دشمنان ما بی‌زاری جوید) و در راه ما به او ستم رسد، آن دوران را درک می‌کند. ابلیس و حامیان او نیز بر می‌گردند».(2)

با توجه به چنین روایاتی، دو گروه از قبرهای خود برانگیخته خواهند شد: یکی مۆمنان واقعی و دیگری مشرکان خالص که غرق در شرک بوده‌اند.

هم‌چنین دعاهایی نقل شده که اگر کسی آنها را بخواند، دوران ظهور را درک می‌کند که به برخی اشاره می‌شود:

امام باقر(علیه السلام) می‌فرماید: «کسی که همه سوره‌های مسبحات (سوره‌های آغاز شده با «سَبَّح» یا «یُسَبِّح») را قبل از خواب بخواند، نمی‌میرد تا امام زمان(عج) را درک کند و اگر بمیرد در کنار پیامبر (صلی الله علیه و آله)خواهد بود.»(3)

کسی که بعد از هر نماز واجب این دعا را بخواند، امام زمان(عج) را در خواب یا بیداری می‌بیند.

کیفیت زنده شدن مردگان بر ما معلوم نیست و تبیین امور غیرعادی برای ما امکان ندارد. اما امام صادق (علیه السلام) در روایتی می‌فرمایند: «وقتی زمان ظهور نزدیک شود، در ماه جمادی دوم و ده روز از ماه رجب، بارانی می‌بارد که مردم نظیر آن را ندیده‌اند و خداوند به سبب آن باران، گوشت و بدن مۆمنان را می‌پروراند و انگار می‌بینم که خاک‌های موی سرشان را پاک می‌کند»

«بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم بلغ مولانا صاحب الزمان اینما کان و حیثما کان من مشارق الارض و مغاربها، سهلها و جبلها، عنی و عن والدی و عن ولدی و اخوانی التحیة و السلام، عدد خلق الله، و زنة عرش الله، و ما أحصاه کتابه و احاط علمه اللهم انی اجدد له فی صبیحة هذا الیوم و ما عشت فیه من ایام حیاتی عهداً و عقداً و بیعة له فی عنقی لا أحول عنها و لا أزول، اللهم اجعلنی من انصاره و نصاره الذابین عنه، و الممتثلین لاوامره و نواهیه فی ایامه، و الستشهدین بین یدیه، اللهم فان حال بینی و بینه الموت الذی جعلته علی عبادک حتماً مقتضیاً فأخرجنی من قبری مۆتزراً کفنی، شاهراً سیفی، مجرداً قناتی، ملبّیاً دعوة الداعی فی الحاضر و البادی. اللهم أرنی الطلعة الرشیدة، و الغرة الحمیده، و اکحل بصری بنظرة منّی إلیه، و عجّل فرجه، و سهِّل مخرجه، اللهم اشدد أزره، و قوّ ظهره، و طوّل عمره، اللهم اعمر له بلادک، و أحی به عبادک، فانک قلت و قولک الحق (ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس) فأظهر اللهم لنا ولیک، و ابن بنت نبیک، المسمی باسم رسولک، صلواتک علیه و آله، حتی لا یظفر بشئ من الباطل الا مزقه، و یحق الله الحق بکلماته و یحققه، اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بظهوره، إنهم یرونه بعیداً و نراه قریباً، و صلی الله علی محمد و آله».(4)

2. در برخی روایات نام افرادی بیان شده که در دوران حکومت امام زنده می‌شوند.

امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «همراه امام قائم(عج) از پشت کوفه 27 نفر زنده می‌شوند که یار امام و حاکم باشند. پانزده نفر از آنها از اصحاب موسی(علیه السلام) هستند، چنان‌که حق تعالی در قرآن فرموده: و من قوم موسی امة یهدون بالحق و به یعدلون؛ "و هفت نفر دیگرند اصحاب کهف، یوشع بن نون، سلمان فارسی، ابودجانه انصاری، مقداد و مالک اشتر".» (5)

البته به نام پیامبر، امیرالمۆمنین و امام حسین(علیهما السلام) نیز تصریح شده است.(6)

دو گروه از قبرهای خود برانگیخته خواهند شد: یکی مۆمنان واقعی و دیگری مشرکان خالص که غرق در شرک بوده‌اند

چگونه برانگیخته می‌شوند؟

کیفیت زنده شدن مردگان بر ما معلوم نیست و تبیین امور غیرعادی برای ما امکان ندارد. اما امام صادق (علیه السلام) در روایتی می‌فرمایند: «وقتی زمان ظهور نزدیک شود، در ماه جمادی دوم و ده روز از ماه رجب، بارانی می‌بارد که مردم نظیر آن را ندیده‌اند و خداوند به سبب آن باران، گوشت و بدن مۆمنان را می‌پروراند و انگار می‌بینم که خاک‌های موی سرشان را پاک می‌کند». (7)

البته اصل زنده شدن مردگان توسط حضرت عیسی به تصریح قرآن انجام شده و چیز محال و غیرممکنی نیست، اما کیفیت آن برای ما مجهول است.


سرانجام آنان چیست؟

مانند همه انسان‌ها زندگی می‌کنند و بعضی که قبلاً شهید شده بودند، به مرگ طبیعی و بعضی دیگر که به مرگ طبیعی مرده بودند، شهید از دنیا می‌روند.(8)


پی‌نوشت‌ها:

1.بحارالانوار، ج53، ص39، ح1.

2.همان، ص143، ح162.

3.الکافی، ج2، ص620.

4.بحارالانوار ، ج83، ص61.

5.همان، ص90، ح95.

6.همان، ص39، ح1و2.

7.همان، ص90، ح94.

8.همان، ج53، ص4، ح5.

بخش مهدویت تبیان



منبع: پورتال جامع مهدویت

امیرحسین مدنی بازدید : 691 یکشنبه 04 فروردین 1392 نظرات (0)

اهل سنت و اعتقاد به رجعت

رجعت

اعتقاد به رجعت یکى از عقاید مسلم و تردید ناپذیر شیعه است، که همزمان با ظهور مهدى آل محمد (عج) برخى از امامان معصوم (علیهم السلام) همانند امیر مومنان (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) و برخى از مومنان حقیقى و پیروان اهل بیت به اذن پروردگار زنده خواهند شد و بار دیگر به دنیا باز مى‌گردند. بازگشت این عده نه تنها غیر ممکن نیست بلکه از نظر قرآن کریم این پدیده امرى مسلم است که آیات متعددى از آن سخن گفته است.


اما با مراجعه به منابع اهل سنت پی می بریم و که بزرگان آنان نیز به رجعت معتقد بودند اینک به نمونه های از آنان اشاره می کنیم:

1- عمر بن خطاب و اعتقاد به رجعت

خلیفه ی دوم ، اولین کسی بود که رجعت رسول خدا صلی الله علیه و آله را ادعا نمود و بر آن اصرار ورزید. او بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می گفت : حضرت به ملاقات خداوند رفته و به زودی برمی گردد و دست پای منافقینی را که معتقد به مرگ آن حضرت شده باشند، قطع می کند.

«عن أبی هریره لما توفی رسول الله صلی الله علیه و آله، قام عمر بن الخطاب فقال: ان رجالا من المنافقین یزعمون أن رسول الله صلی الله علیه و آله توفی، و الله ما مات و لکنه ذهب الی ربه کما ذهب موسی بن عمران فقد غاب عن قومه أربعین لیله ثم رجع الیهم بعد أن قیل قد مات، و الله لیرجعن رسول الله صلی الله و علیه و آله کما رجع موسی فلیقطعن أیدی رجال و أرجلهم زعموا أن رسول الله صلی الله و علیه و آله مات؛ (1) ابن هشام از ابوهریره نقل می کند. هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله رحلت فرمود ، عمر بن خطاب برخاست و فریاد زد: عده ای از منافقین خیال می کنند. پیامبر صلی الله و علیه و آله از دنیا رفته است. به خدا قسم او از دنیا نرفته است بلکه به سوی پروردگارش رفته است. همانند موسی بن عمران می باشد که چهل شبانه روز از میان قومش غایب شده، سپس به سوی آنان برگشت در حالی که گفته می شد از دنیا رفته است. به خدا قسم! پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله برمی گردد همان گونه که موسی برگشت و دست و پای مردانی که خیال می کنند پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله از دنیا رفته و بر نمی گردد را قطع خواهد نمود. »

شیخ حجازی استاد دانشگاه الازهر در ذیل آیه مبارکه ( و اذا وقع القول علیهم أخرجنا لهم دآبه من الارض ) می نویسد: به نظر می رسد این « جنبنده » که زنده می شود، یک انسان عادی و عالم و به کتاب الله، سنت رسول خدا صلی الله و علیه و آله و احکام شریعت می باشد که با مردم سخن می گوید. در هنگامی خارج می شود که علما و علم و از میان مسلمانان رخت و بربسته و احکام قرآن از بین رفته باشد و عالم را فساد گرفته باشد

2- قرطبی و اعتقاد به رجعت

او در رد ابن دحیه می گوید: «و فیما ذکر ابن دحیه نظر، و ذلک أن فضائل النبی و خصائصه لم تزل تتوالی و تتابع الی حین مماته، فیکون هذا مما فضله تعالی و أکرمه به، و لیس احیاۆهما ممتنعا و عقلا و شرعا، فقد ورد فی الکتاب العزیز احیاء قتیل بنی اسرائیل و اخباره بقاتله، و کان عیسی یحیی الموتی و کذلک نبینا أحیی الله علی یدیه جماعه من الموتی، و اذا ثبت هذا فما یمتنع من ایمانهما بعد احیائهما زیاده فی کرامته و فضیلته …و قد ظفرت باستدلال أوضح منه، و هو ما ورد ان أصحاب الکهف یبعثون آخر الزمان و ورد عن ابن عباس مرفوعا أصحاب الکهف أعونوا المهدی، و لا بدع فی أن یکون الله تعالی کتب لأبویه عمرا، ثم قبضهما قبل استیفائه، ثم أعادهما لاستیفاء تلک اللحظه و الباقیه و آمنا و فیها … » ؛ (2) «آنچه که ابن دحیه گفته ( حدیث را موضوع دانسته ) اشکال دارد؛ زیرا فضایل و ویژگی های رسول خدا صلی الله و علیه و آله متتابع و پپایی تا هنگام مرگش ادامه دارد.(3)

رجعت

پس زنده شدن والدین آن حضرت از فضایل و کرامت آن حضرت به شمار می رود که خداوند برایش عنایت فرموده است. و زنده شدن و ایمان آوردن آن ها هیچ امتناع عقلی و شرعی ندارد؛ زیرا در قرآن زنده شدن مقتول بنی اسرائیل و خبر دادن از قاتلش وارد شده است. و حضرت عیسی علیه السلام مردگان را زنده می کرد. همان گونه که خداوند با دست های پیامبر ما صلی الله و علیه و آله جمعیتی از مردگان را زنده می کرد، همان گونه که خداوند با دست های پیامبر ما صلی الله و علیه و آله جمعیتی از مردگان را زنده می کرد. وقتی که این مطالب ثابت شد، پس هیچ امتناعی از ایمان آن ها بعد از زنده شدنشان به جهت کرامت و فضیلت پیامبر صلی الله و علیه و آله وجود ندارد. به تحقیق به استدلال واضح تر از آن برخوردم. روایت شده است که اصحاب کهف در آخر الزمان، برانگیخته می شوند. از ابن عباس رضی الله عنه مرفوعاً (4) روایت شده است که اصحاب کهف، از یاران حضرت مهدی علیه السلام خواهند بود. پدیده ی بی سابقه ای نیست که خداوند، برای والدین آن حضرت عمری را مقرر کرده باشد که پیش از اتمام آن، آنها را قبض روح نموده و سپس برگردانده تا این که مقدار باقی مانده ی از عمرشان را استفاده کنند و ایمان بیاورند و دوباره از دنیا بروند.»

خلیفه ی دوم ، اولین کسی بود که رجعت رسول خدا صلی الله علیه و آله را ادعا نمود و بر آن اصرار ورزید. او بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می گفت : حضرت به ملاقات خداوند رفته و به زودی برمی گردد و دست پای منافقینی را که معتقد به مرگ آن حضرت شده باشند، قطع می کند

3- ابن کثیر و اعتقاد به رجعت

ابن کثیر، در مقام داوری بین ابن دحیه و قرطبی می‌گوید: «هذا کله متوقف علی صحه الحدیث، فاذا صح فلا مانع منه»؛ (5) «این زنده شدن متوقف بر صحت حدیث است، اگر حدیث صحیح باشد مانعی از زنده شدن نیست.»

بنابراین، رجعت متوقف بر صحت ادله است که اگر ادله ای صحیح بر آن دلالت کند هیچ مانع عقلی و شرعی وجود ندارد. و ده ها دلیل از آیات و روایات بر آن دلالت می کند.

4- استاد ازهر و اعتقاد و به رجعت

شیخ حجازی استاد دانشگاه الازهر در ذیل آیه مبارکه (و اذا وقع القول علیهم أخرجنا لهم دآبه من الارض) (6) می نویسد: به نظر می رسد این «جنبنده» که زنده می شود، یک انسان عادی و عالم و به کتاب الله، سنت رسول خدا صلی الله و علیه و آله و احکام شریعت می باشد که با مردم سخن می گوید. در هنگامی خارج می شود که علما و علم و از میان مسلمانان رخت بربسته و احکام قرآن از بین رفته باشد و عالم را فساد گرفته باشد.

دلیل این که این «جنبده» انسان عادی است حدیث نبوی می باشد و که « او از محترم ترین مساجد – مسجد الحرام – خارج می شود در دستش عصای موسی و انگشتر سلیمان است که مۆمن و کافر را با آن علامت گذاری می کند(7) و هر کدام را با اسم خطاب می کند و که ای فلانی! تو اهل بهشتی و ای فلانی! تو اهل جهنم هستی.(8)


پی نوشت :

1- سیره ابن هشام ، ج 3 ، ص 305 – الملل النحل ، ج 6 ، ص 364 – رساله عقائدیه ص 211 – الهجوم علی بیت فاطمه علیها السلام ، ص 63,

2- سبل الهدی فی سیره خیر العباد ، ج 2 ، ص 124,

3- البته به نظر شیعه فضایل و ویژگی های معنوی و روحی ، حتی جسمی رسول اکرم و اهل بیت علیهم السلام بعد از مرگ هم ادامه دارد .

4- حدیث مرفوع در اصطلاح اهل سنت عبارت است از حدیثی که از رسول خدا صلی الله و علیه و آله نقل شود و قول خود صحابه نباشد .

5- تفسیر القرآن العظیم ، ج 2 ، ص 394,

6- سوره نمل ، آیه 82,

7- روح المعانی ، جزوه 20 ، ص 19 ؛ کنز العمال ، ج 14 ، ص 623,

8- غرائب القرآن و رغائب الفرقان ، ج 5 ، ص 321 – الوسیط ، ج 3 ، ص 385,




منبع:

کتاب غیبت کبری

امیرحسین مدنی بازدید : 1009 یکشنبه 04 فروردین 1392 نظرات (0)

نقش تربیتی رجعت در پویایی شیعه

رجعت



یکی از مباحثی که در حوزه مهدویت پیرامون آن سخن گفته شده، مسأله «رجعت» است. بدین معنی که برخی از آیات قرآن شریف و روایات منقول از خاندان رسالت، از بازگشت گروهی از انسان‌ها به دنیا پیش از برپائی رستاخیز گزارش می‌دهند، و پیروان آئین تشیع نیز در پذیرش آن کمترین تردید به خود راه نداده، یقین به وقوع چنین رویدادی دارند که در کتب عقاید و کلام از این عقیده سخن به میان آمده و به دلیل صحّت آن پرداخته شده است.



1. مفهوم رجعت

واژه رجعت، در کتاب‌های لغت به «بازگشت» معنا شده؛ یعنی برگشتن چیزی به جایی که پیش‌تر در آن جا بوده است.

فیومی می‌گوید: «رجعت به معنای بازگشت است و فلانی ایمان به رجعت دارد، یعنی به بازگشت به دنیا ایمان دارد، و به بازگشت بعد از طلاق هم گفته می‌شود.»(1) گفتنی است که در بحث بازگشت مردگان، افزون بر کلمه رجعت از کلماتی مانند «کَرّه» نیز استفاده شده که آیات قرآن هم شاهد این مطلب است.

معنای اصطلاحی رجعت، اعتقاد به بازگشت دو گروه از مردگان، مؤمنان محض و کافران محض پس از ظهور حضرت مهدی (عج)است تا مؤمنان از برپایی حکومت جهانی عدل شاد گردند و کافران، از ذلت و حقارت ستمگران متألم شوند.

شیخ مفید (ره) می‌نویسد: «خداوند گروهی از مردگان را به همان صورت‌هایی که در گذشته بودند، به دنیا برمی‌گرداند. پس گروهی را عزیز و دسته دیگری را ذلیل می‌کند و اهل حق را بر اهل باطل غلبه و نصرت داده و مظلومان را بر ظالمان و ستمگران پیروزی می‌بخشد. این واقعه، هنگام ظهور مهدی آل محمد خواهد بود.»(2)

معنای اصطلاحی رجعت، اعتقاد به بازگشت دو گروه از مردگان، مؤمنان محض و کافران محض پس از ظهور حضرت مهدی (عج)است تا مؤمنان از برپایی حکومت جهانی عدل شاد گردند و کافران، از ذلت و حقارت ستمگران متألم شوند

2. جایگاه رجعت در اعتقاد شیعه

روایات زیادی که از اهل بیت علیهم السلام درباره رجعت به دست ما رسیده، نشان می‌دهد که رجعت در مجموع معتقدات شیعه، از جایگاه بسیار والایی برخوردار است تا جایی که برخی از این احادیث، منکر رجعت را خارج از دایره تشیع می‌دانند. امام صادق علیه السلام فرمود: از ما نیست کسی که ایمان به بازگشت ما ندارد. (3)

در روایت دیگری، یکی از شرایط ایمان، اعتقاد به رجعت دانسته شده و چنین آمده است: «هر کسی به هفت چیز ایمان داشته باشد مؤمن است... یکی از آنها اعتقاد به رجعت است.»(4)


3. آثار تربیتی رجعت

رجعت، یک واقعه حکیمانه و هدفمند است و هدف آن، هماهنگ با عقل و ایمان و در راستای تحقق اراده پروردگار عالم و خواست مؤمن می‌باشد. گرچه باید متذکر این مطلب شد که اساساً واقعیت و حکمت بسیاری از مطالب، هنوز بر ما پوشیده و مجهول است؛ اما این، بدان معنا نیست که غرضی نداشته و یا اصولاً آن اعتقاد صحیح نیست، بلکه علت و حکمتش بر ما مخفی است.

برخی از آثار تربیتی رجعت، با بهره‌گیری از آیات و روایات این موضوع، عبارتند از:

3-1. امید بخشی

طبق قرآن کریم، خدای متعال به آنان که به ایمان خالص دست یافته‌اند، وعده حاکمیت بر جهان را داده است و بخشی از مؤمنان واقعی کسانی‌اند که از دنیا رفته‌اند، و وعده خدا درباره آنان بدون بازگشت آنها به دنیا عملی نمی‌باشد. بنابراین هدف عالی رجعت، وفای پروردگار عالم به عهد حاکمیت جهانی مؤمنان است: «وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ... ؛(6) خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده داده است که آنان را به طور قطع، حاکم روی زمین قرار دهد؛ همان گونه که به پیشینیان آنها حاکمیت داد و دینی را که برای آنها پسندیده است پا برجا  و مستقر خواهد کرد و ترس آنها را به امنیت مبدل می‌سازد. به گونه‌ای که تنها مرا بپرستند و چیزی را شریک من قرار ندهند و کسانی که پس از آن کافر شوند. آنها فاسقانند.»

روایات زیادی که از اهل بیت علیهم السلام درباره رجعت به دست ما رسیده، نشان می‌دهد که رجعت در مجموع معتقدات شیعه، از جایگاه بسیار والایی برخوردار است تا جایی که برخی از این احادیث، منکر رجعت را خارج از دایره تشیع می‌دانند. امام صادق علیه السلام فرمود: از ما نیست کسی که ایمان به بازگشت ما ندارد

بنابراین اعتقاد به رجعت این امید را در دل انسان زنده نگه می‌دارد که اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خداوند او را برای نصرت دین خودش و ملاقات آن حضرت بر می‌گرداند و هیچ گاه ناامید نمی‌شود. چه این که عکس آن هم صادق است؛ یعنی اعتقاد به ظهور آن حضرت انسان را مطمئن می‌کند که روزی شاهد انتقام مظلوم از ظالم خواهد بود.

3-2. ایجاد روحیه استقامت

یکی از اهدافی که برای رجعت ذکر شده است، ایجاد روحیه استقامت و ایستادگی برای مؤمنان در برابر حوادث و ناملایمات است؛ زیرا انسانی که آینده را روشن ببیند به راحتی می‌تواند مشکلات زودگذر را تحمّل کرده و استقامت کند. لذا ائمه اطهار علیهم السلام مؤمنان را به صبر و بردباری دعوت نموده، با وعده رجعت و زندگی در سایه دولت کریمه اهل‌بیت علیهم السلام آنان را امیدوار می‌کردند.

حسن بن شاذان واسطی می‌گوید: از آزار و اذیت اهل واسط و دشمنی آنان به تنگ آمده، خدمت امام رضا علیه السلام طی نامه‌ای شکایت کردم. حضرت با خط مبارکش نوشت: «همانا خداوند متعال از موالیان و دوستان ما پیمان گرفته است که در دولت باطل، صبر و بردابری پیشه کنند؛ پس به حکم پروردگارت صبر کن. وقتی که سید و آقای خلق قیام کند و مؤمنان و مخالفان برگردند آنها خواهند گفت: «وای بر ما که از قبرهایمان برانگیخته شویم. این وعده الهی و صدق گفتار پیامبران است(7)».(8)

امام حسین
امام حسین علیه السلام نیز در شب عاشورا اصحابش را با رجعت تسلّی و دلداری داد و به صبر و بردباری امر نموده و فرمودند: «شما را به بهشت بشارت باد. به خدا قسم که بعد از آن چه بر ما سپری می‌شود تا زمانی که خداوند بخواهد مکث خواهم کرد. بعد از آن، خداوند ما و شما را در آن هنگام که «قائم» ما ظاهر شود بیرون خواهد آورد و از ظالمین انتقام خواهد گرفت. ما و شما آنان را در سلاسل و اغلال و گرفتار به انواع عذاب و نکال مشاهده خواهیم کرد.»(9) همچنین در دعاها و زیارت نامه‌های ائمه اطهار علیهم السلام، این مطلب بسیار مشهود است و سفارش به خواندن آنها نظیر دعای عهد،(10) ما را به این هدف راهنمایی می‌کند.

3-3. شوق درک امام زمان (عج)

اعتقاد به رجعت، می‌تواند نوعی تشویق برای مسلمین باشد تا خود را مجهز به نیروی ایمان کرده و رنگی از سیره ائمه علیهم السلام به خود گیرند و در نتیجه به منتهای امیدشان، یعنی بودن در رکاب امام زمان برسند. بنابراین جامعه‌ای که این عقیده بر آن حکم فرماست، به طور طبیعی رو به کمال سیر می‌کند و خود به خود و بدون هیچ نیروی ظاهری، پایبند به اسلام و دستورات سعادت بخش آن خواهد گشت و بالاخره جامعه‌ای خواهد شد که سرشار از صمیمیت و مهربانی و هم دلی است.

3-4. تعالی انگیزه و هدف

اساس شخصیت انسان، به انگیزه‌های درونی او وابسته است. عمل بدون انگیزه متعالی، کالبدی بی روح است، که پیوندی با دل و جان عامل آن، نداشته و ثمر بخش نمی‌باشد.

اعتقاد به رجعت، می‌تواند نوعی تشویق برای مسلمین باشد تا خود را مجهز به نیروی ایمان کرده و رنگی از سیره ائمه علیهم السلام به خود گیرند و در نتیجه به منتهای امیدشان، یعنی بودن در رکاب امام زمان برسند

هر قدر انگیزه قوی‌تر و مقدس تر باشد، عمل و رفتار متعالی و مفیدتری، بروز می‌یابد. در مقوله رجعت آنچه موجب تقویت انگیزه فرد می‌شود، شناخت و معرفت است. معرفت نسبت به ائمه طاهرین، خاصه وجود امام زمان (عج) ، شناخت مقام و منزلت آنها و شدت نیاز به وجود مقدس ائمه و واسطه فیض بودن آنها، لذت و شیرینی همراهی با آنان؛ همه این آگاهی‌ها، انگیزة شخص معقتد به رجعت، را تعالی می‌بخشد.

پس از بصیرت و آگاهی و تعالی انگیزه، انسان معتقد به رجعت به منظور رسیدن به هدف متعالی زمینه سازی می‌کند تا بتواند در دولت ائمه‌اطهار در صف یاران آنها قرار گیرد و لذا هر چه با فکر و اندیشه و برنامه‌ریزی در توان دارد برای رسیدن به آن هدف، تلاش و کوشش می‌کند.

3-5. آمادگی برای شهادت

خدای متعال، درباره وفای به عهد مؤمنان با خود، چنین می‌فرماید:

«مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا ... ؛(11) برخی از مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند، کاملاً وفا کردند. پس برخی بر آن عهد، ایستادگی کردند و برخی به انتظار (شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند.» این آیه چنان مفهوم وسیعی دارد، که تمام مؤمنان راستین را در هر عصر و زمان شامل می‌شود؛ چه آنها که جامة شهادت را بر تن پوشیدند و چه آنهایی که بدون هیچ تزلزلی بر سر عهد خود ایستادند و آماده جهاد و شهادت هستند.

3-6. کسب کمال

عده‌ای فلسفه و هدف رجعت مردگان به دنیا را کسب کمال می‌دانند. نظر آنها این است که کسانی که به خاطر موانعی نتوانستند به کمال لایق خود دست یابند، باز می‌گردند تا به کمال برسند. آیت‌الله شاه آبادی (ره) می‌نویسد: «اما مؤمن ضعیف، خود توان بازگشت ندارد و نیازمند تصرف ولی مقتدر است. پس او را باز می‌گرداند تا با سعادت به کمال رساند» .(12) .


پاورقی:

1-      المصباح المنیر. الرجعة بمعنی الرجوع و فلان یؤمن بالرجعة ای بالعود الی الدنیا.

[2] . اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، ج4، ص77.

[3] . من لا یحضر الفقیه، ج3، ص458.

[4] . وسائل الشیعه، ج20، ص24.

[5] . تهذیب التهذیب، ج7، ص382.

[6] . سوره نور/55.

[7] . بحارالانوار،ج53، ص89.

[8] . سوره یس/51.

[9] . از فرات تا فرات، ج1، ص106، به نقل از کفایة المهدی، ج19، ص105.

[10] . مفاتیح الجنان، دعای عهد.

[11] . سوره احزاب/23.

[12] . رشحات البحار، باب رجعت.



منبع: مجله امان شماره 32 - محمد رضا ضیغمیان

امیرحسین مدنی بازدید : 446 یکشنبه 04 فروردین 1392 نظرات (0)

رجعت؛ رستاخیز کوچک

رجعت

شاید برخی افراد با اصطلاح «رجعت» آشنایی چندانی نداشته باشند؛ از این رو، برای آشنایی بیشتر با بحث رجعت و میزان اهمیت آن، مطلب را با روایتی از امام صادق علیه السلام آغاز می‌کنیم و سپس به بحث درباره آن می‌پردازیم.


امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «اَلْرَجْعَةُ حَقٌ وَ مَنْ لَمْ یُۆمِن بِها لَیْسَ مِنّا؛(1) رجعت حق است و هركس به آن ایمان نداشته باشد از ما اهل‌بیت نیست.» از این روایت می‌توان چند مطلب برداشت کرد:

1. رجعت، حق است؛ یعنی امری است كه باطل در آن راه ندارد و تحقق آن نیز حتمی است.

2. هر کس معتقد به رجعت نباشد، از دایره  مكتب اهل‌بیت علیهم السلام بیرون خواهد بود.

3. اعتقاد به رجعت باید در حد ایمان به آن باشد، یعنی علاوه بر بیان زبانی، باید به آن معرفت قلبی نیز داشته باشیم.

4. وقتی عدم اعتقاد به رجعت با عدم همراهی با مكتب اهل‌بیت علیهم السلام برابر می‌شود‌ (لیس منّا)، روشن است كه مسأله رجعت به عنوان ضروریات مذهب قلمداد شده است.


مفهوم رجعت

رجعت در لغت به معنای بازگشتن و بازگردانیدن می‌باشد؛ اما در اصطلاح دینی و عقیدتی ما، جامع‌ترین تعریف ـ كه از متن روایات برخاسته ـ این است: بازگشت اهل‌بیت علیهم السلام و مۆمنین خالص و كفار خالص به این دنیا در زمان ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف. علت برگشت نیز این طور بیان شده است که اهل‌بیت علیهم السلام و مۆمنین بتوانند در راستای تحقق كلمه توحید و عدل جهانی، حضرت را یاری کنند و از كفار خالص نیز انتقام گرفته شود، كه در واقع، این انتقام، بخشی از عذاب آنان است كه در این دنیا آن را می‌چشند.

همچنین «حماد» نقل کرده است که امام صادق علیه السلام از من پرسید: «مردم درباره آیه شریفه )یَومَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوجاً..( چه می‌گویند؟» گفتم: «می‌گویند این آیه شریفه درباره قیامت است.» حضرت فرمودند: «چنین نیست كه می‌گویند؛ بلكه این آیه درباره رجعت است.» سپس فرمودند: «آیا خداوند در قیامت برخی را محشور می‌كند و دیگران را وا می‌گذارد؟»

امكان وقوع رجعت و شواهد قرآنی آن

پس از آشنایی با این مفهوم، اولین سۆالی كه به ذهن می‌رسد این است كه آیا برگشت مجدد روح به بدن مادی امكان پذیر است؟ به عبارت دیگر، آیا این مسأله در گذشته تحقق یافته است یا خیر؟

با رجوع به آیات قرآنی به خوبی درخواهیم یافت كه برگشت روح به بدن مادی سابقاً تحقق یافته است؛ پس وقوع آن محال نیست و خداوند برانجام آن قدرت دارد:

الف) (اَلَم تَرَ اِلی الَّذینَ خَرجُوا مِن دیارِهم وَ هُم اُلُوفٌ حَذَرَالْمَوتِ فقالَ لَهُمْ مُوتوا ثمَّ اَحْیاهُم)(2)؛ « آیا ندیدى جمعیتى را که از ترس مرگ، از خانه‏هاى خود فرار کردند؟ و آنان، هزارها نفر بودند (که به بهانه بیمارى طاعون، از شرکت در میدان جهاد خوددارى نمودند). خداوند به آنها گفت: بمیرید! سپس آنها را زنده کرددر تفسیر این آیه آمده است كه هفتاد هزار نفر، از ترس طاعون، خانه و دیار خود را ترك كردند و مرگ آنان را فرا گرفت. پس از مدّتی طولانی، یکی از پیامبران بنی‌اسرائیل، آثار ویرانی و مرگ آنان را دید؛ لذا از خداوند خواست كه آنان را زنده كند و خداوند نیز آنان را زنده كرد.»(3)

رجعت

ب) (یَومَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوجاً مِمَّنْ یُكَذَّبُ بِآیاتِنا فَهُم یُوزَعُون((4) ؛ «[ای رسول خدا! روزی را به یاد امت بیانداز كه] از هر قومی یك دسته را كه تكذیب آیات ما می‌كنند برمی‌انگیزیم و آنها مورد بازخواست قرار می‌گیرند.» اگرچه در این آیه، واژة حشر به كار رفته است اما دلالت بر قیامت نمی‌کند، چرا که اگر قرار بود این برانگیختن، به معنای قیامت باشد، لازم می‌شد كه به حشر گروه و دسته‌ای از قوم اشاره نشود؛ زیرا در آیه 47 سوره كهف، خداوند می‌فرماید: (وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا) ؛ «در روز قیامت، همه را در صف محشر از قبرها بر می‌انگیزیم و یكی را فرونگذاریم.» همان طور كه روشن است در روز قیامت، همه برانگیخته می‌شوند نه دسته و گروهی.

در روایت است كه ابوبصیر خدمت امام باقر علیه السلام بود و حضرت از او پرسید: «آیا اهل عراق، منكر رجعت هستند؟» ابوبصیر پاسخ داد: «بله». حضرت فرمودند: «مگر آنان، آیه (یَومَ نَحْشُرُمِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوجاً مِمَّنْ یُكَذَّبُ بِآیاتِنا فَهُم یُوزَعُون) را نخوانده‌اند؟»(5)

و همچنین «حماد» نقل کرده است که امام صادق علیه السلام از من پرسید: «مردم درباره آیه شریفه )یَومَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوجاً..( چه می‌گویند؟» گفتم: «می‌گویند این آیه شریفه درباره قیامت است.» حضرت فرمودند: «چنین نیست كه می‌گویند؛ بلكه این آیه درباره رجعت است.» سپس فرمودند: «آیا خداوند در قیامت برخی را محشور می‌كند و دیگران را وا می‌گذارد؟»

رجعت در لغت به معنای بازگشتن و بازگردانیدن می‌باشد؛ اما در اصطلاح دینی و عقیدتی ما، جامع‌ترین تعریف ـ كه از متن روایات برخاسته ـ این است: بازگشت اهل‌بیت علیهم السلام و مۆمنین خالص و كفار خالص به این دنیا در زمان ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف. علت برگشت نیز این طور بیان شده است که اهل‌بیت علیهم السلام و مۆمنین بتوانند در راستای تحقق كلمه توحید و عدل جهانی، حضرت را یاری کنند و از كفار خالص نیز انتقام گرفته شود، كه در واقع، این انتقام، بخشی از عذاب آنان است كه در این دنیا آن را می‌چشند

روایات و مسأله رجعت

بیان روایات در اثبات رجعت و چگونگی آن، به حدی از روشنی است که هیچ شک و شبهه‌ای باقی نمی‌گذارد. اساساً در احادیث ما، رجعت، تواتر معنوی دارد؛(6) چنان که علامه مجلسی رحمه الله می‌گوید: «چگونه ممکن است کسی حقانیت ائمه را باور کند، ولی در آنچه از آن به صورت متواتر رسیده و بیش از دویست حدیث صریح در بیش از پنجاه کتاب است و آنان را چهل نفر از بزرگان و اندیشمندان نقل کرده‌اند، تردید کند؟»(7) به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام فرمودند: «چون قائم ما ظهور كند، نزد قبر هر مۆمنی مَلكی ندا می‌كند كه ای فلانی! صاحب و امام تو ظاهر شد‌، اگر می‌خواهی به او ملحق شو و اگر می‌خواهی در كرامت و نعمت حق باشی، همین جا بمان! پس بعضی بیرون آیند و بعضی در نعیم الهی می‌مانند.»(8)

در متن بسیاری از زیارت نامه‌ها نیز به مسأله رجعت تصریح شده است؛ مثلاً در زیارت وارث كه از حضرت امام صادق علیه السلام نقل شده، می‌گوییم: «خدا، پیامبران و ملائکه را شاهد می‌گیرم كه نسبت به شما مۆمن هستم و به رجعت شما یقین دارم.»(9)

و آخرین نکته آن که از مجموع روایات به دست می‌آید كه شهدای كربلا، همه پیامبران علیهم السلام ، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه اطهار علیهم السلام ، اصحاب پیامبران، و همچنین دشمنان اهل‌بیت و آنان‌كه در شرك محض می‌باشند، رجعت می‌كنند.

امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: «نخستین كسی كه به دنیا باز می‌گردد، حسین بن علی علیه السلام و اصحاب با وفایش، و یزید بن معاویه و یاران نابكارش می‌باشند. پس آن حضرت با اصحاب خویش، یزیدیان را قصاص می‌كند.»(10)


پی نوشتها:

1. بحارالانوار، ج53، ص92.

2 . سوره بقره/243.

3 . نمونه این آیات بسیار است، مانند آیه 56 و 73 سوره بقره و...كه به علت طولانی شدن كلام از ذكر آنها خودداری می‌كنیم.

4 . سوره نمل/73.

5 . بحارالانوار، ج53، ص40.

6 . تواتر به این معنی است که شمار راویان یک روایت، در هر طبقه، به حدی باشد که تبانی افراد بر دروغ گفتن در مورد آن روایت، محال باشد.

7 . بحارالانوار، ج53، ص122.

8 . الغیبة، شیخ طوسی، ص459.

9 . همان، ص721.

10 . تفسیر عیاشی، ج2، ص282.




منبع: مجله امان- شماره 36

لقمان رضانژاد

امیرحسین مدنی بازدید : 615 یکشنبه 04 فروردین 1392 نظرات (0)

ویژگی‌های رجعت و رجعت کنندگان

رجعت
از میان روایات فراوان می‌توان این مطالب را درباره رجعت بیان کرد.

1- رجعت از روزهای بزرگ و مهم عالم است که از آن در قرآن به «ایام الله» [= روزهای خدا] یاد شده است.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

«ایام الله سه روز است: روز قیام قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) روز رجعت و روز قیامت.(1) »

2- اعتقاد به رجعت از نشانه‌های شیعیان اهل بیت(علیهم السلام) است.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

«از ما نیست کسی که به رجعت ما ایمان نداشته باشد.»(2)

3- رجعت برای همه مردم نیست بلکه مخصوص مۆمنان خالص و کفار و منافقان خالص است.(3)

4- از جمله مۆمنان رجعت کننده، پیامبران و امامان معصوم(علیه السلام) هستند و اولین امامی که در زمان رجعت و پس از امام مهدی(علیه السلام) حکومت عدل جهانی را برعهده می‌گیرد، حضرت امام حسین(علیه السلام) است که سال‌های بسیار حکومت خواهد کرد.(4)

5- برای همه مومنان و منتظران واقعی ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که پیش از ظهور آن عزیز از دنیا رفتند امکان رجعت به دنیا و یاری آن امام وجود دارد.

از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که هر کس چهل بامداد خدا را با [دعای] عهد بخواند از یاوران قائم، خواهد بود و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خداوند او را از قبرش بیرون آورد [و قائم(علیه السلام) را یاری دهد](5)

6- کفار و منافقان هرگز به میل و اراده خود به دنیا باز نمی‌گردند بلکه از روی اجبار به رجعت تن می‌دهند ولی رجعت مۆمنین اختیاری به نظر می‌رسد. امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: هنگامی که حضرت مهدی(علیه السلام) قیام کند مأمورین الهی در قبر با اشخاص مۆمن تماس می‌گیرند و به آنها می‌گویند: ‌ای بنده خدا! مولایت ظهور کرده است اگر می‌خواهی به او بپیوندی آزاد هستی و اگر می‌خواهی در نعمت‌های الهی (برزخی) متنعم بمانی باز هم آزاد هستی. (6)

از جمله مۆمنان رجعت کننده، پیامبران و امامان معصوم(علیه السلام) هستند و اولین امامی که در زمان رجعت و پس از امام مهدی(علیه السلام) حکومت عدل جهانی را برعهده می‌گیرد، حضرت امام حسین(علیه السلام) است که سال‌های بسیار حکومت خواهد کرد

رجعت‌کنندگان

بر اساس روایات، گروه پیامبران(علیهم السلام)، امامان معصوم(علیهم السلام)، مۆمنان خالص و نیز کفار خالص، جزء کسانی اند که در زمان رجعت، به این دنیا باز می‌گردند.


روایات مربوط به انبیاء(علیهم السلام)

الف) روایاتی که بطور عام از بازگشت پیامبران و ائمه (علیهم السلام) سخن به میان آورده اند مثل کلام امام صادق(علیه السلام) در تفسیر آیه «إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَیوْمَ یقُومُ الْأَشْهَادُ». حضرت فرمود: به خدا سوگند این آیه در زمان رجعت عملی خواهند شد آیا نمی‌دانید که پیامبران(علیهم السلام) در دنیا یاری نشدند و کشته شدند و نیز ائمه(علیهم السلام) کشته شدند اما این یاری و پیروزی در رجعت تحقق خواهند یافت.(7)

ب) روایاتی که با ذکر عدد، رجعت انبیاء را یادآور شده است. امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: هنگامی که امام حسین(علیه السلام) همراه با یاران شهیدش رجعت می‌کنند، هفتاد نفر از پیامبران نیز با او رجعت می‌نمایند چنانکه با موسی بن عمران هفتاد نفر از پیامبران همراه بودند.(8)

کفار و منافقان هرگز به میل و اراده خود به دنیا باز نمی‌گردند بلکه از روی اجبار به رجعت تن می‌دهند ولی رجعت مۆمنین اختیاری به نظر می‌رسد. امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: هنگامی که حضرت مهدی(علیه السلام) قیام کند مأمورین الهی در قبر با اشخاص مۆمن تماس می‌گیرند و به آنها می‌گویند: ‌ای بنده خدا! مولایت ظهور کرده است اگر می‌خواهی به او بپیوندی آزاد هستی و اگر می‌خواهی در نعمت‌های الهی (برزخی) متنعم بمانی باز هم آزاد هستی

ج) روایاتی که بطور خاص از رجعت بعضی از پیامبران و امامان(علیهم السلام) با ذکر نام آنان، سخن به میان آورده‌اند.

امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: «همانا دانیال و یونس(علیهما السلام) هر دو در زمان رجعت امیرالمۆمنین(علیه السلام) به دنیا باز می‌گردند و اقرار به رسالت پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) می‌نمایند و همراه آنان هفتاد نفر برانگیخته می‌شوند.»(9)

امام زین العابدین(علیه السلام) می‌فرماید: «یرجع الیکم بینکم و امیرالمۆمنین و الائمه(10)؛ پیامبر شما و امیرالمۆمنین و امامان معصوم(علیهم السلام) به سوی شما مجدداً باز می‌گردد. در مورد اینکه اولین فرد رجعت کننده کیست؟»

امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: «اول من یرجع الی الدنیا الحسین بن علی(11)؛ اولین کسی که به دنیا باز می‌گردد حسین بن علی(علیه السلام) است

د) روایاتی که از بازگشت افراد صالح از امت‌های گذشته و امت اسلام، خبر داده‌اند. براساس این روایات از میان امت‌های پیشین رجعت اصحاب کهف و مۆمن آل‌فرعون نام برده شده است. همچنین از میان اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه(علیهم السلام) افرادی مثل: سلمان فارسی، مقدار، مالک اشتر، ابو دجانه انصاری، مفضل بن عمر، عبدالله بن شریک عامری، اسماعیل بن جعفر(علیه السلام)، حارث، عقیل، جبیر و … نام برده شده است.(12)


پی نوشت ها:

1- بحارالانوار، ج53، ص 63، ح53,

2- همان، ص92، ح101,

3- بحارالانوار، ج53، ص 39، ح1,

4- همان، ص 46 ، ح19,

5- ر. ک به مفاتیح الجنان، دعای عهد.

6- بحارالانوار، ج53، ص 95,

7- معجم احادیث الامام المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ج5، ص384,

8- همان، ج3، ص89,

9- بحارالانوار، ج53، ص62,

10-  معجم احادیث الامام المهدی، ج5، ص327,

11-  بحارالانوار، ج5، ص90,

12-  الشیعة والرجعة، ج1، ص158، چشم اندازی به حکومت حضرت مهدی(علیه السلام)، ص95,




منبع: نگین آفرینش

امیرحسین مدنی بازدید : 557 یکشنبه 04 فروردین 1392 نظرات (0)

رجعت، حشری قبل از حشر

رجعت

علی رغم این اعتقاد اصیل شیعی، اما برادران اهل سنت به شدت آن را منکر می‌باشند. نکته اساسی آنکه رجعتی که اهل سنت آن را به شیعه نسبت می‌دهند، از عقاید غُلات و مفوضه است که هیچ ربطی به اعتقادات شیعه امامیه ندارد. بنابراین نزاع شیعه و سنی در باب رجعت در آغاز، لفظی بوده است؛ ولی در اثر عدم درک صحیح مفهوم «رجعت» و عدم تفکیک بین عقیده غلات و شیعه (حصول شبهه) و نیز برخی عصبیت های مذهبی و جهالت های اعتقادی، به مرور زمان به صورت یک اختلاف اساسی و عقیدتی تبدیل شده است؛ زیرا رجعت مورد اعتقاد شیعه جز اعتقاد به ثبوت قدرت خداوند متعال در زنده کردن مردگان قبل حشر اکبر (قیامت) نیست. (1)

الف. دلایل اثبات و صحت رجعت از دیدگاه شیعه


برای اثبات رجعت ادله‌ای اقامه شده است که به عمده‌ترین آنها در این نوشتار اشاره می‌شود:

1- رجعت از سنخ معاد جسمانی است؛ (2)

2- دلایل و شواهد قرآنی: از نظر شیعه، قرآن به مسئله رجعت پرداخته و ثبوت و وقوع آن را هم در امتهای گذشته و هم در آخرالزمان و در آیات متعددی به صورت مفصل بیان کرده است.

استدلال به این آیات را می‌توان در قالب یک قیاس منطقی به صورت زیر بیان کرد:

«صغری»: رجعت امری است که بارها در امتهای پیشین رخ داده است.

«کبری»: و هر امری که در امتهای گذشته رخ داده باشد، در این امت (امت پیامبر اسلام) نیز واقع خواهد شد.

«نتیجه»: پس نتیجه می‌گیریم که رجعت در این امت نیز واقع خواهد شد.

به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «اهل سنت در مورد سخن خداوند (متعال) که می‌فرماید: »روزی که از هر امتی گروهی را محشور می‌کنیم، می‌پندارند که منظور، روز قیامت است. حضرت فرمود: «آیا خداوند در روز قیامت گروهی را برمی انگیزد و گروه دیگری را وامی گذارد؟ چنین نیست؛ بلکه منظور آیه از حشر گروهی از هر امتی، در روز رجعت است و آیه قیامت آن است که حق تعالی می‌فرماید: »همه را محشور می‌کنیم و از کسی چشم پوشی نمی‌کنیم

ب. ادله و شواهد وقوع رجعت در آینده

چنان که اشاره شد، دسته‌ای از آیات قرآن کریم بر وقوع رجعت در آینده و قبل از قیامت دلالت می‌کند. این دسته از آیات، هر چند به تنهایی صریح در رجعت نیست، اما به کمک روایاتی که از پیشوایان معصوم (علیهم السلام) در ذیل تفسیر آنها وارد شده است، به روشنی می‌توان دریافت که این آیات بیانگر رجعت به همان معنایی است که شیعیان بدان قائل‌اند. این دسته آیات نیز فراوان است، ولی برای اختصار به ذکر یک آیه بسنده می‌شود:

از جمله آیاتی که بیش از دیگر آیات قرآنی برای اثبات رجعت بدان تمسک شده، این آیه است: «وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِن کُل اُمةٍ فَوْجًا ممن یُکَذبُ بآیَاتِنَا فَهُمْ یُوزَعُون؛ (3) روزی که از هر امتی، گروهی از آنها را که آیات ما را تکذیب می‌کنند محشور می‌کنیم

قیامت

گفته می‌شود که واژه «مِن» در این آیه شریفه، برای بیان تبعیض است؛ بنابراین، طبق این آیه، روزی فراخواهد رسید که خداوند از هر امتی گروهی را محشور می‌گرداند و از آنجا که خداوند در وصف قیامت می‌فرماید: در آن روز، همه را محشور می‌کنیم و احدی را فروگذار نخواهیم کرد: «وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ احداً»، (4) معلوم می‌شود که این روز، غیر از روز قیامت است. (5) و آن همان روزی است که شیعیان از آن به روز رجعت تعبیر می‌کنند.

استدلال به این آیه شریفه برای اثبات رجعت، بدان گونه که گذشت، مورد توجه و تایید پیشوایان معصوم (علیهم السلام) نیز بوده است؛ زیرا براساس روایات زیادی ائمه اطهار(علیهم السلام) نیز برای اثبات رجعت، به این آیه شریفه استدلال می‌کرده اند؛ مثلاً امام علی (علیهم السلام) در این باره می‌فرماید: «اما پاسخ کسانی که رجعت را انکار کنند، این آیه شریفه است که می‌فرماید: «و یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِ اُمة فَوْجاً که مربوط به این دنیاست. اما در مورد برانگیخته شدن آخرت، پاسخ آنها آیه «وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ احداً» (6) می‌باشد. (7)

از جمله آیاتی که بیش از دیگر آیات قرآنی برای اثبات رجعت بدان تمسک شده، این آیه است: «وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِن کُل اُمةٍ فَوْجًا ممن یُکَذبُ بآیَاتِنَا فَهُمْ یُوزَعُون؛ روزی که از هر امتی، گروهی از آنها را که آیات ما را تکذیب می‌کنند محشور می‌کنیم

از امام صادق(علیه السلام) روایات متعددی در تاویل این آیه شریفه در مورد رجعت رسیده است. از جمله آنها این روایت است: ابوبصیر گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «اهل سنت در مورد سخن خداوند (متعال) که می‌فرماید: »روزی که از هر امتی گروهی را محشور می‌کنیم، می‌پندارند که منظور، روز قیامت است. حضرت فرمود: «آیا خداوند در روز قیامت گروهی را برمی انگیزد و گروه دیگری را وامی گذارد؟ چنین نیست؛ بلکه منظور آیه از حشر گروهی از هر امتی، در روز رجعت است و آیه قیامت آن است که حق تعالی می‌فرماید: «همه را محشور می‌کنیم و از کسی چشم پوشی نمی‌کنیم.» (8) آن حضرت در تفسیر این آیه شریفه فرمود: «همانا کسانی که مومن خالص و یا کفر مطلق باشند، هنگام ظهور قائم (عج) به دنیا برمی گردند، ولی غیر از این افراد تا روز قیامت کسی به دنیا برنمی گردد.»(9) همچنین در کتاب «مهدی موعود» آمده است که «تفسیر آیه 54 از سوره مومن را » ما فرستادگان خود و کسانی را که ایمان آورده‌اند، در دنیا و روزی که شهیدان برمی خیزند، یاری می‌کنیم از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند. حضرت فرمود: به خدا قسم، این در رجعت است. نمی‌دانی که بسیاری از پیامبران در دنیا یاری نشدند و کشته شدند و ائمه هم کشته شدند و کسی آنها را یاری نکرد؟ تاویل این آیه در رجعت است.(10)


پی نوشتها:

1- برگرفته از مقاله «رجعت از نگاه فریقین»، مجله طلوع، بهار 1386، شماره 21، صص 41 - 42.

2- شیخ حر عاملی، الایقا1 ص 29؛ محمدرضا طبسی، الشیعة و الرجعة، ج 2، ص 4؛ محمدرضا مظفر، عقائد الامامیة، ص 44؛ جعفر سبحانی، الالهیات، ص 614.

3- نمل: 83

4- کهف: 47.

5- شیخ طوسی، التبیان، ج 8، ص 120.

6- کهف: 47.

7- سیدمرتضی علم الهدی، رساله المحکم و المتشابه، ص 3؛ شیخ حر عاملی، الایقا1 ص 377؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 53، ص 118 و ج 93، ص 86.

8- علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج 1، ص 24؛ فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج 4، ص 76؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 53، ص 53.

9- شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص 215؛ إثبات الهداة، ج 3، ص 577، باب 32، ف 53، ح 736؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 6، ص 254.

10- علی دوانی، مهدی موعود، ص 1202.




منبع: روزنامه رسالت

نویسنده: اسلامپور كریمی

امیرحسین مدنی بازدید : 1248 یکشنبه 04 فروردین 1392 نظرات (0)

رجعت یعنی چه؟

رجعت



یکى از آرزوهاى دیرینه بشر گسترش عدالت در سراسر گیتى و ریشه سوزى بیداد از همه آبادی هاى زمین است؛ و این امید و آرزو به شکل نوعى اعتقاد در ادیان الهى تجلى نموده است. در طول تاریخ، کسانى که مدعى تحقق این ایده شدند، طرحها ریختند و چاره‏ها اندیشیدند، ولى، نتوانستند بشر خسته دل را امیدى بخشند.



آرى؛ اندیشه ظهور حضرت مهدى (عج) تنها چراغ فروزانى است که مى‏تواند تاریکى‏ها و غبار خستگى را از انسان دور کند.

روزى که او مى‏آید و حکومت واحد جهانى تشکیل مى‏دهد، انحراف و بى‏عدالتی ها را محو مى‏سازد و ابرهاى خودخواهى و نفاق را کنار مى‏زند تا بشر لذت و زیبایى زندگى واقعى را در سایه حکومت اهل‏بیت(علیهم السلام) و پیاده شدن همه احکام اسلام ناب محمدى(صلی الله علیه و آله) را با تمام وجود احساس کند.

در آستانه این ظهور نورانى آن منجى بشریت، حوادث شگفت‏انگیزى اتفاق مى‏افتد که از جمله آنها بازگشت گروهى از مؤمنان واقعى براى درک و تماشاى عظمت و شوکت جهانى اسلام و حکومت دولت کریمه خواهد بود؛ البته عده‏اى از کافران بد طینت نیز در این میان پیش از بر پائى رستاخیز به دنیا برمى‏گردند تا به سزاى پاره‏اى از اعمال ننگین خویش برسند. بازگشت گروهى از مؤمنان خالص و کافران ستمگر به این جهان پیش از قیامت، «رجعت» نامیده مى‏شود.

رجعت، یکى از مسائل مورد اختلاف میان مذاهب اسلامى است که از عقاید مسلم شیعه به شمار مى‏آید و مورد تأیید اهل‏بیت (علیهم السلام) نیز قرار گرفته است.(1) بر این‏اساس، گروهى از مؤمنان راستین و عده‏اى از کافران بدسرشت، هنگام ظهور منجى عالم بشریت، حضرت مهدى (عج) به این دنیا بازگردانده مى‏شوند تا مؤمنان به ثواب یارى آن حضرت در تشکیل حکومت عدل و قسط جهانى نائل آمده، از درک و تماشاى عظمت و شوکت دولت کریمه اسلام، لذت ببرند(2) و کافران به سزاى پاره‏اى از اعمال ننگینشان برسند.

برخى از خرده‏گیران بر شیعه، امکان رجعت را مورد تردید قرار داده و اعتقاد به آن را ناپسند دانسته‏اند؛ بدان حد که گفته‏اند: «رجعت، مذهب گروهى از اعراب جاهلیت بوده است که برخى از فرق اسلامى (شیعه) بدان گرویده‏اند.»(3)

تردید و مناقشات مخالفان در صحت رجعت از یک سو و پیچیدگى مسئله از سوى دیگر، پرسش ها و شبهاتى را برانگیخته که از آن جمله است: منظور از رجعت چیست؟ آیا رجعت به معناى بازگشت برخى از اموات (ائمه (علیهم السلام) و گروهى از مؤمنان و کافران) به دنیاست و یا به معناى بازگشت دولت و قدرت به خاندان رسالت است؟ آیا رجعت به معناى نخست، ممکن است؟ آیا همان‏گونه که رجعت در امت‏هاى پیشین واقع شده است، در امت اسلامى نیز واقع خواهد شد؟ رجعت چه زمانى واقع مى‏شود؟ چه کسانى مشمول رجعت مى‏شوند؟ آیا رجعت همگانى است یا اختصاصى؟ و بالاخره فلسفه آن چیست؟

روزى که او مى‏آید و حکومت واحد جهانى تشکیل مى‏دهد، انحراف و بى‏عدالتی ها را محو مى‏سازد و ابرهاى خودخواهى و نفاق را کنار مى‏زند تا بشر لذت و زیبایى زندگى واقعى را در سایه حکومت اهل‏بیت(علیهم السلام) و پیاده شدن همه احکام اسلام ناب محمدى(ص) را با تمام وجود احساس کند

این پرسش ها و نظایر آنها، موجب شده است که اندیشمندان اسلامى کتب و مقالات گرانمایه‏اى در تبیین این موضوع بنگارند و یا در کتب کلامى، بابى را به این موضوع مهم اختصاص دهند. در این سری از مقالات که با محوریت مبحث رجعت ارائه خواهد گردید با کمال بى‏طرفى سعى شده است تا با مطالعه در منابع اصیل اسلامى، این موضوع مهم مورد بررسى قرار گیرد و نگارنده در این راه براى صیانت از اشتباه از خداوند متعال و وجود مقدس حضرت بقیة اللّه الاعظم(عج) عاجزانه استمداد و استعانت مى‏جوید.


مفهوم‏شناسى «رجعت»

1. معناى لغوى

«رجعت» در لغت به معناى «بازگشت» است. لغت‏شناسان در توضیح واژه «رجعت» گفته‏اند: «رجعت، مصدر مرة از ماده «رجوع» به معناى یکبار بازگشتن یا بازگردانیدن است.»(4)

و نیز در «اقرب الموارد» درباره واژه «رجعت» آمده است: «رجع الرجل رجوعا و مرجعا، و معه انصرف ... هو یؤمن بالرجعة، اى بالرجوع الى الدنیا بعدالموت» (5) یعنى رجوع به معناى بازگشت است و فلانى به رجعت ایمان دارد، یعنى او به رجوع به دنیا پس از مرگ اعتقاد دارد؛ پس واژه رجعت در لغت به معناى «یکبار بازگشت یا بازگردانیدن» است. ناگفته نماند که اصل «رجوع» که به معناى بازگشتن و بازگردانیدن (لازم و متعدى) به کار رفته است؛ مثل: «فرجع موسى الى قومه غضبان أسفا» (6) و «فإن رجعک الله الى طائفة منهم...» (7) که واژه «رجع» در آیه شریفه نخست، لازم است، چنان‏که گفته مى‏شود: «رجع الرجل» و در آیه شریفه دوم، متعدى مى‏باشد. ازاین‏رو، واژه «رجعت» که مصدر مرة از ماده رجوع است، به معناى یکبار بازگشتن و یا بازگردانیدن به حال اوّل است.

البته الفاظ مختلفى براى بیان این اصل اعتقادى در قرآن‏کریم و روایات اسلامى به کار رفته است، مانند: رجعت، ایاب، کره، رد، حشر، که همه در معناى بازگشت مشترکند، ولى در میان همه این الفا1 لفظ رجعت مشهورتر است.

رجعت

2. معانى اصطلاحى

رجعت همانند بسیارى از واژه‏ها علاوه بر معناى لغوى، در علوم مختلف در معانى گوناگونى به کار رفته، و با توجه به این معانى است که مى‏توانیم تصویر و شناخت صحیحى از معناى مورد بحث داشته باشیم. لغتنامه دهخدا معانى اصطلاحى مختلفى براى رجعت برشمرده است، که به اختصار اشاره مى‏شود:

الف) اصطلاح فقهى: بازگردیدن مرد به سوى زن مطلقه خود در مدت قانونى و شرعى.

ب) اصطلاح نجومى: رجعت نزد منجمان و اهل هیئت، عبارتست از حرکتى غیر از حرکت کوکب متحیره به سوى خلاف توالى بروج و آن را رجوع و عکس نیز مى‏نامند.

ج) اصطلاح عرفانى: نزد اهل دعوت عبارتست از رجوع و کال و نکال و ملال صاحب اعمال به سبب صدور فعل زشت از افعال، یا متکلم گفتارى سخیف از اقوال.(8)

د) اصطلاح جامعه‏شناسى: در علوم اجتماعى، برخى جامعه‏شناسان به هنگام بحث از قانونمندى جامعه و تاریخ ، بر این باورند که قوانین تطوّرات تاریخى در همه جوامع مشترک است و تاریخ سه مرحله، ربانى و قهرمانى و انسانى را طى مى‏کند و همیشه این ادوار تکرار مى‏شوند و آنان این حرکت تاریخ را «أدوار و اکوار» و «رجعت» گویند.(9)

روشن است که هیچکدام از معانى چهارگانه مذکور مورد بحث ما نیست و آنچه در این تحقیق مورد توجه است اصطلاح کلامى است.

هـ) اصطلاح کلامى: رجعت در اصطلاح کلامى (متکلمان) عبارت است از بازگشت برخى از اموات به دنیا بعد از ظهور حضرت مهدى(عج) و قبل از قیامت.

رجعت،یکى از مسائل مورداختلاف میان مذاهب اسلامى است که از عقاید مسلم شیعه به شمار مى‏آید و مورد تأیید اهل‏بیت (ع) نیز قرار گرفته است.بر این‏اساس گروهى از مؤمنان راستین و عده‏اى از کافران بدسرشت،هنگام ظهور منجى عالم بشریت،حضرت مهدى (عج) به این دنیا بازگردانده مى‏شوند تامؤمنان به ثواب یارى آن حضرت در تشکیل حکومت عدل و قسط جهانى نائل آمده،از درک و تماشاى عظمت و شوکت دولت کریمه اسلام،لذت ببرندوکافران به سزاى پاره‏اى از اعمال ننگینشان برسند

مرحوم «سید مرتضى» که از بزرگان شیعه است، چنین مى‏فرماید: «رجعت، عبارت است از این که خداوند در هنگام ظهور حضرت مهدى(عج)، گروهى از شیعیان را که قبلاً از دنیا رفته‏اند، دوباره زنده مى‏کند تا به ثواب یارى آن حضرت نائل شوند و دولت (کریمه) او را مشاهده کنند و نیز جمعى از دشمنان آن حضرت را دوباره زنده مى‏کند تا از آنان انتقام بگیرد.»(10)

قاضى ابن برّاج در تعریف رجعت مى‏گوید: «معناى رجعت این است که خداوند، هنگام ظهور حضرت قائم (عج) دسته‏اى از دوستان و پیروان وى را که قبلاً وفات نموده‏اند، دوباره زنده مى‏کند تا به ثواب یارى و اطاعت آن حضرت و نیز ثواب جنگ با دشمنانش نائل آیند.»(11)

شیخ مفید (ره)، در تبیین معناى اصطلاحى (کلامى) رجعت چنین مى‏فرماید: «ان الله یرد قوما من الاموات الى الدنیا فى صورهم التى کانوا علیها فیعز فریقا و یذل فریقا و المحقین من المبطلین و المظلومین منهم من الظالمین و ذلک عند قیام مهدى آل محمد (علیهم السلام» (12) خداوند گروهى از اموات را به همان صورتى که در گذشته بودند، به دنیا برمى‏گرداند، و گروهى را عزیز و گروهى دیگر را ذلیل مى‏کند و اهل حق را بر اهل باطل غلبه و نصرت داده، و مظلومین را بر ظالمین و ستمگران غلبه مى‏دهد، این واقعه هنگام ظهور ولى عصر(عج) رخ خواهد داد.

دانشمند معاصر شیعى، علامه مظفر دراین‏باره مى‏گوید: «عقیده شیعه در رجعت، بر اساس پیروى از اهل‏بیت(علیهم السلام) چنین است: خداوند عده‏اى از کسانى را که در گذشته از دنیا رفته‏اند، به همان اندام و صورتى که داشته‏اند، زنده کرده و به دنیا برمى‏گرداند. به برخى از آنان عزت مى‏دهد و پاره‏اى را ذلیل و خوار خواهد کرد و حقوق حق‏پرستان را از باطل‏پرستان مى‏گیرد و داد ستمدیدگان را از ستمگران مى‏ستاند و این جریان یکى از رویدادهایى است که پس از قیام مهدى آل محمد به وجود مى‏آید. کسانى که پس از مردن به این جهان بازمى‏گردند یا از ایمان بالا برخوردارند یا افرادى در نهایت درجه فساد و آن‏گاه دوباره مى‏میرند»(13).

در یک جمع بندى بین تعریف‏هاى فراوان رجعت، مى‏توان گفت که رجعت عبارت است از: بازگشت گروهى از مؤمنان محض به دنیا، و کافران محض پس از مردن و قبل از قیامت، در حکومت حضرت مهدى (عج) و روشن است که انبیاء و ائمه(علیهم السلام) به عنوان اشرف مؤمنان محض در بین رجعت کنندگان خواهند بود.(14)


پى‏نوشت‏ها :

1. علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 53،ص 92 بیروت، دارالاحیاء التراث العربى، چاپ سوم: امام صادق (ع) مى فرماید: «از ما نیست کسى که ایمان به رجعت ما نداشته باشد و متعه را حلال نداند.»

2. سید مرتضى علم الهدى، رسائل الشریف المرتضى، ج1،ص 125 تحقیق: سیدمهدى رجایى، قم، دارالقرآن.

3. ابن اثیر، النهایة فى غریب الحدیث و الاثر، .، ج 2، ص 202؛ مؤسسه اسماعیلیان، چاپ چهارم، قم.

4. فراهیدى، کتاب العین، ج 1، ص 225.

5. سعید الخورى الشرتونى، اقرب الموارد، ج 1، ص 2 مؤسسة‏النصر.

6. سوره طه، آیه 86.

7. سوره توبه، آیه 83.

8. على اکبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، حرف «راء».

9. ر.ک: مصباح یزدى، جامعه و تاریخ، ص 14، چاپ سازمان تبلیغات اسلامى.

10. سید مرتضى علم الهدى، رسائل شریف مرتضى، ج 1،ص 125.

11. ابن براج، جواهرالفقه، ص 268، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول.

12. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص 86، ناشر مکتبة الداورى، قم.

13. محمدرضا مظفر، عقاید الامامیه، ترجمه: علیرضا مسجدجامعى، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، ص 294.

14. ر.ک: شیخ مفید، اوائل المقالات فى المذاهب والمختارات، ج 4، ص 77 .



منبع : پاسدار اسلام ، شماره 315 و 316 / عسکرى اسلامپور کریمى

امیرحسین مدنی بازدید : 552 یکشنبه 04 فروردین 1392 نظرات (0)

علت و حکمت رجعت چیست؟

رجعت

در هیچ‌یک از احکام و قوانین الهی، فهم تمام ابعاد و حکمت‌های آن برای بشر عادی امکان ندارد؛ مگر سخنی از خداوند حکیم یا یکی از اولیا و انبیا و اوصیا وارد شده باشد. با‌این‌همه، دقت و مرور بر احادیث فراوان رجعت، ما را به نکاتی چند رهنمون می‌شود: البته دانش ژرف آن در خزانه علوم امامان نهفته است.

1. رجعت تحقق‌بخش قسمتی از آرمان انبیا و امامان بزرگوار است که در حیات اولیه خود به آن نرسیدند و آن، حضور در جامعه‌ای صالح و موحد است؛

2. امت‌های گذشته به‌ویژه مۆمنان به آرزوی دیرینه و فطری خود؛ یعنی زندگی در جامعه دارای عدل، صلاح، تقوا و دانش نرسیده‌اند.

3. چشم‌به‌راهان ظهور و حکومت مولایمان، امام مهدی علیه‌السلام پیوسته در انتظار زیستند و با همان حال، از این جهان دیده فروبستند و در دفتر محبّت و مهر، دعای عهد را چنین زمزمه کردند:

«اَللّهمَّ إن حالَ بَینی وَ بَینَهُ المَوتُ الَّذی جَعَلتَهُ عَلی عِبادّکَ حَتماً مَقضیًّا فَأخرجنی مّن قَبری...؛ خدایا، اگر میان من و او مرگ، آن سرنوشت حتمی بندگانت، فاصله شد، مرا از قبر بیرون آر...» بنابراین رجعت می‌تواند اجابت دعای منتظران باشد.

رجعت نمایانگر قدرت الهی در زنده کردن مردگان است؛ چنان‌که برای برخی امت‌های گذشته چنین امری به وقوع پیوست. به آیات 110 سوره کهف درباره زنده شدن مردگان به دست عیسی مسیح علیه‌السلام و آیات 21 و 25 سوره کهف درباره زنده شدن اصحاف کهف مراجعه فرمایید

4. رجعت، موعد محاکمه کافران، منافقان و ستمگران به انبیا و به‌ویژه به اهل بیت رسول خدا است.

5. رجعت نمایانگر قدرت الهی در زنده کردن مردگان است؛ چنان‌که برای برخی امت‌های گذشته چنین امری به وقوع پیوست. به آیات 110 سوره کهف درباره زنده شدن مردگان به دست عیسی مسیح علیه‌السلام و آیات 21 و 25 سوره کهف درباره زنده شدن اصحاف کهف مراجعه فرمایید.

6. رجعت می‌تواند نشان‌دهنده  بخشی از عظمت حشر اکبر و قیامت کبرا در ساحت محدود دنیا، با رسیدن برخی افراد به سزای اعمال گذشته خود؛ چه مۆمنان خالص و چه کافران محض.

 

معرفی منابع برای مطالعه بیشتر :

الأنوار اللامعة فی شرح الزیاره الجامعه، عبدالله شبر، صص 188 - 197، ذیل جمله «و مصدِّقٌ برجعَتکم».

بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج53، صص 39 -144.

رجعت از دیدگاه عقل، قرآن، حدیث، حسن طارمی.

الرِّجعة، میرزا محمد مۆمن استرآبادی.رجعت یا دولت کریمه خاندان وحی، محمد خادمی شیرازی.رجعت، علامه مجلسی که در آن 14 حدیث نقل کرده است.

رجعت از نظر شیعه، نجم‌الدین طبسی.

رجعت، سیّد ابوالحسن قزوینی رفیعی در اثبات عقلی رجعت و پاسخ به شبهات آن.

الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرَّجعة، شیخ حر‌عاملی.

کتب تفسیر مانند صافی، الاصفی، کنزالدّقایق، شریف لاهیجی، مجمع البیان، نورالثّقلین، تبیان و ... ذیل آیات زیر:

بقره: 55، 56، 243، 259.

مائده: 10.

کهف: 25.

نحل: 38، 39، 83.

غافر: 11 و 51.

إسراء: 6.




منبع: پرتال جامع مهدویت

درباره ما
Profile Pic
سلام امیرحسین مدنی هست با این وبلاگ در خدمت شما امیدوارم که شما از این وبلاگ استفاده نمایید لطفا نظر فراموش نشود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    تا چه قدر با گشت ارشاد موافقین؟
    بنر ما ودوستان

    آمار سایت
  • کل مطالب : 649
  • کل نظرات : 92
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 136
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 40
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 61
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 230
  • بازدید ماه : 66
  • بازدید سال : 14,041
  • بازدید کلی : 796,130
  • کدهای اختصاصی